اس ام اس بازگشایی مدرسه(سری دوم)
اس ام اس بازگشایی مدرسه سری دوم
تکست فان
برای دیدن اس ام اس های به ادامه مطلب بروید...
شما یادتون هست بزرگترین خلاف ما زمان مدرسه داشتن حل المساعل بود
از اختلاص هم جرمش بیشتر بود !
وقتی جوابا رو میخوندیم همه جوابا مثل هم بود
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم
تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می افته!
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
آخه من نمیدونم شادی های های راه مدرسه که میگن یعنی چی؟
والا ما که یا کتک میخوردیم یا کتک میزدیم
شادی مادی هم در کار نبود فقط گریه و لباس پاره
که البته بعداز اون هم مادر گرامی از خجالتمون حسابی درمیومدن!
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
اول مهر و شروع شدن حکم فرمایی شما را در مدرسه تبریک میگوییم ،
از طرف جمعی از بچه ها واسه شما مدیر عزیزمـــون !!
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
دقت کردین ؟
چند ساله که توی این ایام وقتی به یه بچه مدرسه ای می گی
وااااااااااااااااااااای دوباره باید بری مدرسه
اصلا انگار نه انگار ، کارشون از دایورت و بلوتوث و وای فای هم گذشته
نمی دونم توی این قضیه دانشمندان دست داشتن یا نه ؟
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
یک سال پیش ، آه ؛ وقتی که می شکفت گلهای مدرسه چشم انتظار بود از پشت پنجره ، بابای مدرسه بابای مدرسه یعنی : دعای خیر یعنی : نماز صبح یعنی کسی که ماند در خانه دلش غم های مدرسه مردی که بار ها توی کلاس ما جارو کشید و رفت از اشکهای او باغ شکوفه بود هر جای مدرسه
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
من ﺣﺎﺿﺮﻡ ﺁﻣﻮﻧﯿﺎﮎ ﺧﺎﻟﺺ ﺗﻨﻔﺲ ﮐﻨﻢ ﻭﻟﯽ. . . . . . . . . . . ﺑﻮﯼ ﻣﺎﻩ ﻣﻬﺮ ﺑﻪ ﻣﺸﺎﻣﻢ ﻧﺮﺳﻪ!
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
یه ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻢ؟ . . . . . . . ﺍﻭﻝ ﻣﻬﺮ . . ﻣﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ . . ﺩﻫﻪ ﻫﺸﺘﺎﺩﯾﺎ ﺩﺍﺭﻥ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﯿﺰﻧﻦ.
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
یه جمله میگم به احترامش یه دقیقه سکوت کنید…
غروب ۳۱ شهریور …
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
شما یادتون نمیاد ما وقتی بچه بودیم اول مهر
که کفش نو برام میخریدن سر کلاس انقدر نیگاش میکردم که دیگه چشمام خسته
میشد ، تازه اگه روش یه لک میفتاد با آب دهنم تمیزش میکردم …
انقد که من از کفشم لذت میبردم لیونل مسی از کفش طلاییش لذت نمیبره …
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
یادمه
یکی از پر استرس ترین لحظات دوران ابتدایی وقتی بود که دیکته تموم میشد و
مبصر دفترارو جم میکرد میذاشت رو میز معلم ؛ مام هی حواسمون به دفترمون بود
ببینیم کی نوبت صحیح کردن دیکته ما میشه ، نوبتمون که میشد همش چشممون به
خودکار معلم بود ببینیم غلط داریم یا نه …قلبمونم تند تند میزد !!!
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
به یک عید نوروز بلافاصله پس از تابستان نیازمندیم !
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
بچه مدرسه ای ها توجه شونو بدن به من یه لحظه ..
دقت کنید عزیزان از الان تـــــــــا اول مهر …. روز مونده !!
عرض دیگه ای ندارم راحت باشید خخخخ
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
آخه من نمیدونم شادی های های راه مدرسه که میگن یعنی چی؟
والا ما که یا کتک میخوردیم یا کتک میزدیم
شادی مادی هم در کار نبود فقط گریه و لباس پاره
که البته بعداز اون هم مادر گرامی از خجالتمون حسابی درمیومدن!
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
اول مهر و شروع شدن حکم فرمایی شما را در مدرسه تبریک میگوییم ،
از طرف جمعی از بچه ها واسه شما مدیر عزیزمـــون !!
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
دقت کردین ؟
چند ساله که توی این ایام وقتی به یه بچه مدرسه ای می گی
وااااااااااااااااااااای دوباره باید بری مدرسه
اصلا انگار نه انگار ، کارشون از دایورت و بلوتوث و وای فای هم گذشته
نمی دونم توی این قضیه دانشمندان دست داشتن یا نه ؟
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
شما یادتون هست بزرگترین خلاف ما زمان مدرسه داشتن حل المساعل بود
از اختلاص هم جرمش بیشتر بود !
وقتی جوابا رو میخوندیم همه جوابا مثل هم بود
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم
تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می افته!
یک سال پیش ، آه ؛ وقتی که می شکفت گلهای مدرسه چشم انتظار بود از پشت پنجره ، بابای مدرسه بابای مدرسه یعنی : دعای خیر یعنی : نماز صبح یعنی کسی که ماند در خانه دلش غم های مدرسه مردی که بار ها توی کلاس ما جارو کشید و رفت از اشکهای او باغ شکوفه بود هر جای مدرسه
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
من ﺣﺎﺿﺮﻡ ﺁﻣﻮﻧﯿﺎﮎ ﺧﺎﻟﺺ ﺗﻨﻔﺲ ﮐﻨﻢ ﻭﻟﯽ….. . . . . . . . . . . . ﺑﻮﯼ ﻣﺎﻩ ﻣﻬﺮ ﺑﻪ ﻣﺸﺎﻣﻢ ﻧﺮﺳﻪ!
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
یه ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻢ؟ . . . . . . . ﺍﻭﻝ ﻣﻬﺮ . . ﻣﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ . . ﺩﻫﻪ ﻫﺸﺘﺎﺩﯾﺎ ﺩﺍﺭﻥ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﯿﺰﻧﻦ.
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
یه جمله میگم به احترامش یه دقیقه سکوت کنید…
غروب ۳۱ شهریور …
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
شما یادتون نمیاد ما وقتی بچه بودیم اول
مهر که کفش نو برام میخریدن سر کلاس انقدر نیگاش میکردم که دیگه چشمام خسته
میشد ، تازه اگه روش یه لک میفتاد با آب دهنم تمیزش میکردم …
انقد که من از کفشم لذت میبردم لیونل مسی از کفش طلاییش لذت نمیبره …
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
یادمه یکی از پر استرس ترین لحظات دوران ابتدایی وقتی بود که دیکته تموم میشد و مبصر دفترارو جم میکرد میذاشت رو میز معلم ؛ مام هی حواسمون به دفترمون بود ببینیم کی نوبت صحیح کردن دیکته ما میشه ، نوبتمون که میشد همش چشممون به خودکار معلم بود ببینیم غلط داریم یا نه … قلبمونم تند تند میزد !!!
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
یادش بخیر ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺭﻭﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﻮﺩ و ﻫﻤﻪ ﯼ ﺑﭽﻪ
ﻫﺎ ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺟﺰ ﻣﻦ ، ﺭﻓﺘﻢ ﭘﯿﺶ ﻣﺪﯾﺮ ﮔﻔﺘﻢ آﻗﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﯾﺪ
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﯿﻢ ؟؟؟!!!
ﯾﻨﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻣﻨﮕُﻼﺯیسازیوم ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻮﺩﻡ !
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
به یک عید نوروز بلافاصله پس از تابستان نیازمندیم !
►►►►►►►►►►تکست فان◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
بچه مدرسه ای ها توجه شونو بدن به من یه لحظه ..
دقت کنید عزیزان از الان تـــــــــا اول مهر …. روز مونده !!
عرض دیگه ای ندارم راحت باشید خخخخ
Sam